دیگه اشکاموبهت نشون نمیدم/جای نقاشیاتم تکون نمیدم
دیگه وقتی که کنارمن نباشی به خودم اجازه ی جنون نمیدم
دیگه روی میز برات گل نمیذارم/ادای مجنونارم در نمیارم
هرچی خاک نشسته باشه تو اتاقت بخدایه ذرشم برنمیدارم
نمیخوام برام بمیری/توفقط بگونمیری
دیگه نامه های بازم نمیخونم/شباکه دیرکنی بیدار نمیمونم
توبخوای به هیچ کسی هیچی نمیگم/نمیگم چشمای تو کرده دیوونم
نمیخوام برام بمیری/توفقط بگونمیری
دیگه ازتوهیچ سوالی نمیپرسم/بی خبر مبمونی ازشبای غصم
دیگه هراتفاق بدبیفته نمیتونی بخونی ازتوی قصم
دیگه راه به راه برات گل نمیچینم/شب تاصبح خواب چشماتو نمیبینم
شبایی که باقهوه وغصه بیداری حتی بیصدا کنارت نمیشینم
نمیخوام برام بمیری توفقط بگونمیری
بگونمیری...
نظرات شما عزیزان:
|